Wednesday 10 August 2011

...با آزادی به هر چیزی که بخواهی میرسی


اعتصاب غذای خزعلی برایت مهم نیست؟! حصر میرحسین و کروبی برایت عادی شده؟! چگونه می تونی دم از انسانیت بزنی؟!

در زندان خامنه ای است و بیست و چند روزی هم هست غذا نخورده! ، پس همین کافیست تا یقین پیدا کنم همراه مردم است. میر حسین و کروبی هم که شش ماهی می شود در خانه شان حبس هستند، هر روز هم یکی از وضعیتشان ابراز نگرانی می کند، یک بار مادری می آید و می گوید که دارند روزه می گیرند و یک بار هم... حالشان خوب نیست، هیچ کدامشان! نه از حبس می رنجند و نه از گرسنگی! دلشان شکسته! بی ادبی سگان ولایت ذره ای بر رویشان اثر نداشت اما بستن چشم من و تو خنجری بوده بر قلبشان. نام هاله برایتان آشنا نیست؟ چند ماهی می شود که به پیش پدرش راهییش کردند  و شبانه به خاک سپردنش! هدی صابر چه ؟ این نام برایت آشنا نیست؟ برای اثبات زنده بودن انسانیت اعتصاب غذا کرد و کتکش زدند تا آن هم به آن سو برود. تو دم نزدی ، من دم نزدم، ما سکوت کردیم، به مانند حالا که سکوت کردیم!
افکارت پر شده از سوال هایی که همه آن ها یک جواب دارند! از خودت می پرسی چرا بی پول شده ای؟ چون آزادی وجود ندارد و پول در جیب سپاه و آقا ست.  از خودت می پرسی چرا تو این گرما باید تو یک بسته بندی سیاه برم؟ چون آزادی نداری. از خودت می پرسی چرا فرزندم باید به جرم آب بازی در زندان بخوابد؟ چون آزادی نداری. از خودت می پرسی چرا این حکومت اینقدر به من زور می گوید؟ چون برای آزادی تلاش نمی کنی! در روزمره گی گیرت انداختند و مال و جانت را به یغما برده اند . در این روز مره گی باقی خواهی ماند تا زمانی که راه حل را پیدا کنی که آن چیزی نیست جز آزادی.. پس برای رسیدن به آن تلاش کن...

                                                                                                                           به امید آزادی

No comments:

Post a Comment