Friday 30 September 2011

آن مرد را ربوده اند



آن مرد صداقت دارد، آن مرد شرافت دارد ، آن مرد برای نجات ایران به میدان آمد، آن مرد را 230 روز است که ربوده اند!


نه در حاشیه رفته اند و نه از یادمان دور شده اند، آنها به ما از همیشه نزدیکتراند، خانه ی جدیدشان دل ماست. نه بت من هستند، نه رهبر من، اما هموطن عزیز من هستند. به آنها و به تمام اعتقاداتشان احترام می گذارم. آن قدر پاک هستند که پس از گذشت 2 سال و نیم هنوز به دنبال مدرکی می گردند که بد نامشان کنند اما هنوز نیافته اند. از جنس مردم بودند، چون 230 روز است در حصر اند، ربوده شده اند و در زندانند، نه می توانند بنویسند نه می توانند بخوانند، اجازه هیچ کار را ندارند. دل تنگشانم، اما هر روز با قدرتی چند برابر برای آزادی ایران و آزادی آنها تلاش می کنم، مبارزه می کنم. دوستشان دارم، چون به من یاد دادند که دنیا را از زاویه ای دیگر نگاه کنم، به من یاد دادند که باید به کرامت انسان ها ارج نهم.آن مرد را آزاد می کنیم همه با هم، همان مرد که موسوی است و کروبی. 08/07/1390  k1 
                       
                                                                                                            «به امید آزادی»

حرف های رضا پهلوی به دلم نشست



سخنان رضا پهلوی حرف دل یک ایرانی آزادی خواه بود. رایحه خوش اتحاد به مشمام می رسد

من به عنوان یک سکولار دموکرات به خودم می بالم که هموطنی این چنین روشن فکر دارم، کسی که بعضی آن را شاهزاده می نامند و عده ای مثل من آن را آزادی خواه و دموکرات. حرف هایی زد که به دل نشست، حرف هایی که تنها می توانست از زبان یک انسان اندیشمند جاری شود ، انسانی که به حقوق بشر معتقد است و به آن احترام می گذارد، کسی که به حق انتخاب ملت ها پایبند است. بخشی از نوشته آقای رضا پهلوی: «من، رضا پهلوی، بعنوان یک دموکرات و مدافع حقوق بشر، دغدغه و مشکلات امروز ایران را نوع نظام آینده نمی دانم. امروز ارجحیت من، همراهی با آزادیخواهان برای رسیدن به دموکراسی سکولار در ایران فردا است. علیرغم تمایلم به نظام پادشاهی پارلمانی، خود را به هموطنان خواهان نظام جمهوری پارلمانی سکولار کاملا نزدیک می دانم، و دور و جدا از هر تمامیت خواهی، چه سلطنت طلب و چه از نوع دیگر.» خوشحالم، خوشحالم از این که دیگر جا برای مانور عده ای سود جو و تفرقه انداز باقی نمانده. عده ای که با حرف های تکراری و با سم پاشی هایی سطحی دانسته یا ندانسته تنها به جنبش آزادی خواهی مردم ضربه می زنند. لزوم اتحاد را همه با پوست و استخوان احساس کرده ایم، هر روز در جایی صدای اعتراض بلند می شود و دیگران به حمایت آن بر نمی خیزند، به عده ای انگ جدایی طلبی می زنند، به عده ای اصلاح طلب می گویند و عده ای  را سلطنت طلب، اما برای رسیدن به هدف متعالیمان باید بهانه ی سود جویان را از دستشان در بیاوریم. رضا پهلوی لب به سخن گشود ، سخنی که قبل از هر چیز بر اتحاد پافشاری می کرد و حرف دلش این بود: «خط قرمز در جامعه امروز ایران بین جمهوری خواه و مشروطه خواه نیست. خط قرمز در جامعه امروز ایران بین دموکراسی خواهان و تمامیت خواهان است.» این تنها بدین معنیست که انتخاب نظام آینده مشکل امروز ما نیست، مشکل امروز ما نظام فعلی جمهوری اسلامی است که همه باید با هم به پاخیزیم با کمک یکدیگر آن را بر بیاندازیم. گوش های ایرانیان آزادی خواه امروز تشنه ی شنیدن چنین سخنانیست، سخنانی از جنس مردم،سخنانی از جنس احترام و ادب، سخنانی از جنس اتحاد و  سخنانی از جنس آزادی .  08/07/1390  K1

                                                                                                                        «به امید آزادی»



Wednesday 28 September 2011

!تجمع اعتراضي پارچه‌فروشان حضور نيروهاي يگان ويژه



تجمع اعتراضي پارچه‌فروشان/ حضور نيروهاي يگان ويژه و پليس ضد شورش در بازار تهران+فيلم

نيروهاي يگان ويژه و پليس ضد شورش با حضور در محوطه‌ي بازار تهران، تلاش کردند از تجمع پارچه‌فروشان معترض جلوگيري کنند. اما با اين حال، تعداد زيادي از بازاريان اعتصاب‌کننده به تجمع پرداختند و با فرياد «الله اکبر» سعي کردند صداي اعتراض خود را به گوش مسئولان برسانند. دست‌کم دو نفر نيز در جريان اين تجمع بازداشت شدند. به گزارش خبرنگار کلمه، امروز سه شنبه پنجم مهرماه در حالي که قرار بود کسبه بازاريان صنف پارچه و قماش در ادامه‌ي اعتصاب دو ماهه‌ي خود دست به تجمع در محوطه‌ي بازار بزنند، نيروهاي يگان ويژه و گارد ضد شورش پليس به نيروهاي انتظامي مستقر در بازار تهران پيوستند تا مانع از تجمع بازاريان شوند. بر اساس اين گزارش، مرکز تجمع اين نيروها در ميدان ارگ در مجاورت بازار تهران بوده و همزمان با حضور آنها، از سوي ماموران نيروي انتظامي نيز به بازاريان اعلام شده بود که هرگونه حرکت اعتراضي از سوي کسبه با برخورد شديد روبه‌رو خواهد شد. اما با اين حال، و با وجود ايجاد فضاي امنيتي و پليسي در بازار، ظهر امروز جمعيت قابل توجهي از کسبه و بازاريان در بازار خياطها و بازار عباس آباد تجمع کردند. اين معترضان با سر دادن فرياد «الله اکبر» و شعار «بازاري باغيرت، حمايت، حمايت» خواستار رسيدگي دولت به مطالبات خود شدند. جمعيت حاضران به قدري گزارش شده که در حدفاصل بازار خياطها و بازار عباس آباد ايجاد راهبندان کرده و توجه عابران را نيز جلب کرده بود. حضور نيروهاي پليس و لباس شخصي هم در نهايت نتوانست مانع از ابراز اعتراض تجمع‌کنندگان شود. همچنين گزارش شده که ماموران شناخته‌شده‌ي پليس با لباس شخصي در محوطه‌ي بازار حضور پيدا کرده بودند و برخي اعضاي اتحاديه‌ي صنف پارچه نيز آنها را همراهي مي‌کردند. بازاريان حاضر در اين تجمع، با توجه به فضاي امنيتي ايجاد شده در بازار تهران، تصميم گرفتند به راهپيمايي در محوطه‌ي بازار نپردازند تا بهانه‌اي براي برخورد به دست نيروهاي يگان ويژه پليس ندهند. با اين حال گزارش خبرنگار کلمه حاکي است که دست‌کم دو نفر از افراد به علت فيلمبرداري از تجمع امروز، توسط ماموران لباس شخصي بازداشت شده‌اند. «منبع کلمه»

Tuesday 27 September 2011

رسیدن به اتحاد به کمک بالاترین



درود بر بالاترین و بالاترینی ها، با این فعالیتهایمان به جمهوری اسلامی حق می دهم که به این شدت از ما بترسد

در حالی که جمهوری اسلامی به شدت در تلاش است تا به همگان تلقین کند که مخالفانش را سرکوب کرده و آن ها را در انفعال قرار داده، هر روز در این کار زار معرکه ای به پاست و ستون های پوشالی این نظام از اینجا به لرزه در می آید. همه با هم همتی کرده ایم تا نوای خوش اتحاد را به گوش همگان برسانیم، از کاربران گرفته تا مدیران. تصمیم بر آن گرفته ایم تا از امکاناتمان استفاده کنیم و صدای اپوزوسیون ها مختلف را به گوش همگان برسانیم و کمکی کرده باشیم تا هسته ی اولیه مخالفان شکل گیرد. شورایی که در آن به مشترکاتمان بپردازیم و سدی بسازیم که رودخانه ی قدرت مخالفان را در پشت آن جمع کنیم. این نظام تفرقه افکنی را پیشه کرده تا بتواند جداگانه به سرکوب بپردازد. در این طرح می خواهیم به گرد آوری مشاهیر سیاسی بپردازیم، در فاز اول این طرح با کمک کاربران به طرح سوالات پرداختیم. هنوز هم می توان در این طرح همراه شد، امروز بالاترین اعلام کرده که آخرین فرصت است، فرصتی که بسیار ارزشمند است (از اینجا شرکت کنید , فیسبوک). دوستان، اتحاد مهمترین چیزیست که امروز به آن احتیاج داریم پس همه باید با هم همراه شویم و از این طرح حمایت کنیم. این کار تنها گام اول برای شروعی ارزشمند است. همراه شوید     k1 05/07/1390

                                                                                                       به امید آزادی 

Friday 23 September 2011

آقای کمرون و کوبیدن جمهوری اسلامی در سازمان ملل



از آقای "دیوید کمرون" بخاطر قـهـوه ای کردن محترمانه جمهوری اسلامی وکشیدن خط و نشان برای آن ها در صحنه بین المللی سپاسگذاریم

«دیوید کمرون: احمدی‌نژاد فراموش کرد سرکوب و شکنجه در ایران را یادآوری کند» دیوید کمرون که لحضاتی پس از سخنرانی با شکوه احمدی نژاد برای صندلی ها به پشت تریبون رفت، با ژستی عالی و محترمانه، در حضور نگاه های بین و المللی جمهوری اسلامی را به گند کشید. او چنین گفت: «لحظاتی پیش حضار این مجمع شنوندۀ سخنان رئیس جمهوری اسلامی بودند. وی فراموش کرد که به ما یادآوری کند که هدایت کشوری را به عهده دارد که گرچه در آن نوعی انتخابات برگزار می‌شود، ولی در آن آزادی بیان سرکوب می‌شود. در این کشور از ایجاد مطبوعات آزاد جلوگیری می‌شود، تظاهرکنندگان با خشونت سرکوب می‌شوند و کسانی را که خوهان آینده‌ای بهترهستند دستگیر و شکنجه می‌کنند.» آقای کمرون در ادامه صحبت های خود و پس از وجود شرایطی که در ایران موجود است به این موضوع اشاره کرد: «به همین دلائل نباید تصور داشت که برگزاری انتخابات برای برقراری دموکراسی و آزادی کافی باشد.» آقای کمرون از قیام های کشور های مصر و تونس و لیبی یاد کرد و یاد آور شد که این اتفاقات باید زنگ خطری باشد برای کشور هایی همچون ایران و سوریه که صدای ملت خود را نمی شنوند. آقای کمرون  از عملکرد و اتحاد کشورهای غربی و کشورهای عربی در قبال لیبی تقدیر به عمل آورد با کشیدن خط و نشانی تلویحی برای ایران و سوریه متذکر شدند که باید همواره آماده باشیم تا بتوانیم از مردم کشورهایی که خواهان آزادی هستند حمایت کنیم. ما در این گوشه دنیا از آقای کمرون به خاطر اتخاذ چنین موضعی متشکریم.

                                                                                                                        «به امید آزادی»
K1  01/07/1390
                        

Wednesday 21 September 2011

تشکیل کنگره ملی برای رسید به آزادی لازم است



فـعـالان سـیـاسـی، مـخـالـفـان جـمـهـوری اسـلامـی،هـمـراه «مـجـتـبـی واحــدی» شوید و به او کمک کنید.

تشکیل کنگره ملی و اتحاد اپوزوسیون برای براندازی نظام ولایت فقیه، مشاور ارشد مهدی کروبی با این سخن به میدان آمده، طرح و سخنی که عملیست و تنها از طریق آن قادر به آزادی خواهیم بود. ما مخالفان هر یک رودخانه ای هستیم و اتحاد ما به مانند سدی خواهد بود که قدرتمان را در یک جا جمع می کند، نظام می داند که تنها راه ادامه حیات او در شکل نگرفتن این سد است.  جمهوری اسلامی به شدت در تلاش بوده و خواهد بود که گروه ها و اندیشه های مخالف خود را از هم جدا نگه دارد و از این نقطه ضعف ما برای سرکوب تک تک ما استفاده کرده است. در برخی موارد می بینیم بجای این که در برابر ج.ا بایستیم، رو در روی یک دیگر ایستاده ایم و در باره ی اندیشه ای خود به بحث نشسته ایم، متأسفانه گاهی فراموش می کنیم که تمام این اندیشه ها زمانی به تحقق خواهد نشست که این نظام از بین رفته باشد.از دیدگاه هر کسی یک اندیشه ای درست است و همه آن ها محترم اند، سکولاریسم، دموکراتیک، سلطنتی پارلمانی و... همه و همه تنها زمانی عملی خواهند شد که موجودیتی به نام جمهوری اسلامی وجود نداشته باشد. با این تفاسیر ابتدا باید اختلاف نظراتمان را به گوشه ای بگذاریم و با هم متحد شویم تا ریشه ظلم را از جا بکنیم، بی شک در آینده، در فضای باز سیاسی، هم گروه و اندیشه ای مجال سخن گفتن خواهد داشت بر پایه دموکراسی و رأی مردم نظام آینده را  انتخاب خواهیم کرد. از شما تقاضا دارم به جای آن که به شکل نظام آینده بیاندیشید و بر سر آن به بحث بنشینید، بیایید ابتدا با همدیگر به هدف مشترکمان بیاندیشیم و برای آن تلاش کنیم. طرحی در بالاترین در جریان است که در آن قرار است از طریق بالاویزیون مصاحبه هایی با مشاهیر سیاسی صورت پذیرد، در فاز اول آن سوالات کاربران جمع آوری شده است و به زودی نام مصاحبه شونده ها هم اعلام خواهد شد، موقعیتی پیش خواهد آمد و بستر را آماده خواهد کرد که صدا ها به گوش همه رسیده شود، از تمام مشاهیر دعوت می کنم که بر روی اتحاد بین گروه ها پافشاری کنند تا بتوانیم به خواست ملت دست پیدا کنیم. هیچ گاه یک دست صدا نداشته، بنابراین همه و همه، از وبلاگنویسان گرفته تا سیاسیون، همراه شوید.

                                                                                                                        به امید آزادی

Sunday 18 September 2011

خامنه ای و دیکتاتوری مدرن



پیغام BBC به مخالفان و مردم: مشکل اصلی خامنه ای و نظام دیکتاتوری پیشرفته اش است که پشت نام جمهوریت پنهان شده+فیلم


بخش فارسی بی بی سی در مستندی حرفه ای به نام  «خط و نشان رهبر» به زندگی سیاسی آقای خامنه ای پرداخت. مهمترین نکته در این مستند نگاه بی طرفانه و طرح واقعیات بود که از هزاران فحش فضیحت کار ساز تر است. این مستند حرف های زیادی برای گفتن داشت که تنها نگاهی دقیق می خواست تا آن ها را دریافت کند. در ابتدا راوی با یک جمله ی کوتاه پیغام مهمی را به مخاطب داد «..میلیون ها آدم در خیابان ها یک چیز را می خواستند اما یک فرد چیز دیگری را می خواست..»، این جمله به راحتی حرف آخر را اول زد و گفت که سید علی خامنه ای یک دیکتاتور است. این مستند به وضوح نشان داد که خامنه ای از هیچ سواد ممتازی بر خوردار نیست کسی بوده که مثل انسان های عادی به موسیقی و کشیدن پیپ علاقه داشته، پس به گفته قدیس سازان او مسیح زمان نیست (در بخشی از مستند صحبت های آخوندی قرار دارد که نقل می کند خامنه ای نشانه های مسیح را داراست). در جایی دیگر نشان می دهد که خامنه ای در حال ارائه گزارش از اسیران سفارت آمریکا است و بازگو می کند که حال آنها خوب است و آنها بسیار راضی هستند! در ادامه  مصاحبه ای با یکی از آن اسیران انجام شده و آن بی درنگ خامنه ای رو فردی ریا کار و دروغ گو می خواند. در ادامه ی شفاف سازی ریا کاری های خامنه ای به سفر های او به جبهه در دوران جنگ اشاره می شود که تنها ژستی بوده و هیچ گاه پا به خط مقدم نگذاشته است، همچنین در جایی نشان می دهد جمله معروف «آقای من، من جان ناقابلی دارم» از سال 78 مورد استفاده قرار گرفته و تنها چیزیست برای فریب دادن انسان های ساده لوح. باز گو می شود که در دوران بنی صدر گروه و طرفداران خامنه ای توانستند با تقلب اکثریت مجلس را به دست بیاورند که همان هم باعث برکناری  اولین رئیس جمهور ایران می شود. بی بی سی بسیار زیرکانه نشان می دهد که در دوران ریاست جمهوری خامنه ای ، میر حسین موسوی نخست وزیری تحمیلی بوده و علت عقده گشایی های او در حال حاضر را بیان می کند، نشان می دهد که او فردی قدرت طلب بوده و از اختیارات محدود آن زمان ریاست جمهوری ناراضی بوده و در اولین حرکت وزارت اطلاعاتی را بنا می کند که در آینده باعث به قدرت رسیدن آن خواهد شد. در ادامه بیان این قدرت طلبی ها زمانی که سید علی به مقام رهبری دست پیدا می کند شکل آن را از حالتی که خیمنی وار آن داشته تغییر می دهد و به جای آن که در بیت مرجعیت خود باشد به خیابان پاستور می آید و در مرکز قدرت قرار می گیرد. بی بی سی کاملاً شرح می دهد که خامنه ای برای حکومت جدید خود بروکراسی و نظام اداری کاملی از معتمدین خود ایجاد می کند تا به تواند به شکلی سیستماتیک دیکتاتوری پیشرفته اش را به اجرا بگذارد. در ادامه این اقتدار گرایی ها نهاد های رسمی و قانونی و نهاد های غیر رسمی که به دست خامنه ای هستند باز گو می شوند، نهاد های همچون نیروهای مسلح،قوه قضائیه،مجمع تشخیص مصلحت،شورای نگهبان ، رادیو تلویزیون و نهاد های مال مذهبی همچون بنیاد مسنضعفین،آستان قدس،کمیته امداد و ستاد اجرایی فرمان امام که تنها به رهبر پاسخ گو هستند و در اختیارات قانونی رهبر هستند! وانتخاب و عزل وزارای اطلاعات،امور خارجه و دفاع به دست اوست که از اختیارات فراقانونی اوست. بی بی سی با باز گو کردن این قدرت ها در کنار چیزی به نام حکم حکومتی به وضوح خبر از دیکتاتوری موجود در ایران می دهد. به امید اینکه همه این پیغام رو دریافت کنند.

                                                                                                                        به امید آزادی

Saturday 17 September 2011

باید با یکدیگر متحد شویم



برای آزادی باید با هم متحد شویم، از برچسب ها نترسید، علت بقای این نظام همین تفرقه افکنی هاست.

تا به حال به این دقت کرده اید که برای هر یک از ما برچسبی ساخته اند، یکی شده سبز الهی و یکی سلطنت طلب،دیگری منافق و آن یکی کمونیست خدا ناباور، من را متوحم نامیده اند و آن را هم خط امامی! تا به حال به این اندیشه اید که چرا ما اختلافاتمان را بیش از مشرکاتمان میشناسیم؟ باید یاد بگیریم به هم احترام بگذاریم و حرف هم را بشنویم، باید این باور را به دست بیاوریم که با دست یابی به دموکراسی می توانیم در کنار هم زندگی کنیم و عقایدمان را آزادانه بیان کنیم، دموکراسی که در سایه ولایت فقیه نباشد. با نظامی سر کار داریم که با استفاده از منابع فراوانی که دارد توانسته نقطه ضعف ما را بیابد و بر آن پافشاری کند تا ما نتوانیم با قدرتی واحد بر علیه آن بر خیزیم. باید با یکدیگر همت کنیم و این ترفند جمهوری اسلامی را از بین ببریم. این نظام توانسته است که مخالفانش را جدا از هم نگاه دارد تا بتواند راحت با هر یک از آن ها برخورد کند و سرکوبشان کند. نقطه ضعفمان را می توانیم با تشکیل شورایی از تمام اپوزوسیون ها بپوشونیم، شورایی که همه گروه ها در آن نماینده ای داشته باشند با هم بتوانند تمام نیروی مخالفان نظام را در یک راستا به حرکت در بیاورند و به مشترکاتشان تکیه کنند،که یکی از این مشترکات هم رسیدن به دموکراسیست. من باور دارم که ما می توانیم به این مرحله برسیم، در خبر ها آمده که مجتبی واحدی در حال انجام سفر هاییست تا با تمام گروه ها  صحبتی کند آن ها را به این کار دعوت کند، بالاترین در حال آماده سازی زمینه ای است تا بتواند تریبونی باشد برای مشاهیر سیاسی تا آن ها را بهتر بشناسیم، کسی هم چون رضا پهلوی که به نظام سلطنتی باور دارد می آید و می گوید که در نهایت پایبند به خواست ملت است، فرد دیگری همچون اکبر گنجی که پیشینه ای دگر گونه داشته می گوید که باور به نظام سکولار دموکرات دارد. عزیزان، این ها رویا نیست، ما می توانیم در کنار هم باشیم و نیروی عظیم شکل دهیم و کار را یک سره کنیم. بیایید این باور را در همه ایجاد کنیم که تا اتحاد راهی به جز احترام به یکدیگر نیست. این باور را در همه زنده کنیم که جنبش آزادی خواهیمان سبز تر از همیشه است، چون کسانی همچون من این گونه می نویسند و کسانی همچون تو آن را می خوانند. ما می توانیم ، پس به میدان بیایید و هر یک برای این هدف کاری کنید، شورای ملی مخالفان را با هم تشکیل خواهیم داد و به این نظام جور ستم پایان خواهیم داد. همراه شوید..

                                                                                                                 به امید آزادی

Sunday 11 September 2011

!کیهان معتبر ترین منبع انتشار دروغ



نگاهی دگرگونه به مزخرفات کیهان و حسین شریعتمداری و عذر خواهی از آقای خاتمی/ 20 شهریور 90


هر روز که روزنامه ی وزین! کیهان را ورق می زنیم ، به فراوان خبر هایی می یابیم که باعث در آمدن شاخ می شود ، یا به شدت تحریف شده اند، و یا کلاًٌ ساختگی هستند. چندی پیش این روزنامه یکی از دوستان صمیمی من را که چند کوچه خانه اش با ما فاصله دارد را یکی از رهبران جنبش سبز در پاریس نامیده بود! البته درست نوشته بودند تنها یه چند هزار کیلومتری اشتباه کرده بودند. و اما در جدیدترین کشف خود نوشته اند که من یکی از اعضای شبکه ی اپوزوسیون وابسته به ضد انقلاب هستم. با تشکر از خیال پردازی های آقای شریعتمداری، بر آن شدیم که هر از گاهی نگاهی سطحی به این روزنامه پر بار بیاندازیم و کمی در مورد اخبار صادقانه شان به بحث بنشینیم (البته جناب کیهان می تونند این موضوع رو شمشیر را از رو بستن در جنگ نرم بدانند).

این روزنامه بخشی دارد به نام خبر های ویژه که به راستی در دروغ پراکنی به شدت ویژه عمل می کند. در جایی در مورد اصلاح طلبان با این تیتر « شرط بگذاريم اما حواسمان باشد كه قطعا در انتخابات شركت مي كنيم» این گونه می نویسد: (برخي سران جريان اصلاح طلب در جلسه اي گفته اند بايد در تبليغات بيروني اعلام كنيم حضور ما در انتخابات مشروط است ولي در بين خودمان بدانيم كه حضورمان قطعي است و بايد براي حضور قطعي برنامه ريزي كنيم. همچنين شنيده شده عبدا... نوري گفته است بايد به قدرت برگرديم حتي اگر مجبور باشيم جايي عذرخواهي بكنيم ولو اگر برخي از پايگاه هايمان را از دست بدهيم.اخيرا خاتمي نيز گفته است: ما بايد به نظام برگرديم و به طور جدي وارد انتخابات بشويم.در همين حال بخشي از اصلاح طلبان با تشكيل گروهي تحت عنوان 1+7 درصدد شركت در انتخابات مجلس نهم با محوريت سيدحسن خميني هستند.) فکر می کنم کم کم شاخ ها داره سبز میشه، البته باید بگم این اخبار صد در صد واقعی هستند و تماماً با مدارک معتبر هستند، چون می دونید که آقای شریعتمداری در همه جا سربازان گمنام کار گذاشته اند و از کوچکترین افکار شما هم با خبر هستند! در ضمن خبر ها یی آمده که برای تمام اعضای بالاترین کارت بسیج صادر شده و دوستان می تونند خودشون رو معرفی کنند و کارت ها رو تحویل بگیرند!
در یکی از این خبر ها که با این عنوان است «همه چيز به نفع ايران در جريان است» این گونه آمده است: (برخي كشورها به تدريج با ايران هسته اي كنار آمده اند. روزنامه ايتاليايي ايل خوليو درباره اين خبر نوشت: گذشت زمان، بحران اقتصادي جهاني و جنگ هاي مختلف، به نفع ايران عمل مي كند و به نظر مي رسد اكنون در سايه انقلاب در كشورهاي مختلف عربي، قدرت ها با ايده ايران هسته اي كنار مي آيند.)! البته ما این خبر تفسیری را در یکی از روزنامه های ایتالیا که روزانه  چند صد روزنامه در آنجا انتشار می یابند خواندیم.  چند سوال به ذهنمان رسید، اول این که اگر همه چیز به نفع ایران به جلو می رود چگونه است که سار کوزی خبر از احتمال حمله پیشگیرانه به ایران می دهد؟! دوم این که آیا اظهار نگرانی شدید  رئیس سازمان ملل در باره ی فعالیت های هسته ای و موشکی ایران هم در پیرو منافع ایران است؟! سوم این که آیا اسنادی که در ویکی لیکس منتشر شد و اشاره به حمایت کشور های عربی از آمریکا برای حمله به ایران را داشت آیا جزو این بهار عربی هم به حساب می آیند؟
در خبری دیگر با این تیتر «بيخود به دلمان صابون زده ايم تحولات منطقه به نفع ايران است» این گونه می نویسد: (غرب از نظام حاكم بر ايران به شدت ناراضي است اما در عين حال پيش بيني وقوع اتفاقي شبيه كشورهاي عربي در ايران كاملا به خطاست.اين مطلب را محمد برقعي از وابستگان به گروهك ملي- مذهبي كه در واشنگتن اقامت دارد، در واكنش به اظهارات لئون پانه تا وزير جديد دفاع آمريكا(رئيس سابق سازمان سيا) عنوان كرد. پانه تا مدعي شده بود «وقوع انقلاب در ايران حتمي است و تنها عامل زمان مهم است. ما بايد در حمايت از مخالفان در ايران قدم برداريم و در عين حال مطمئن شويم كاري نمي كنيم كه اقدامات اپوزيسيون را تضعيف كند».برقعي در واكنش به پيش بيني پانه تا تصريح كرد: اين كه ايشان پيش بيني مي كند در چند سال آينده اتفاقي در ايران بيفتد، كاملا بر خطاست آنچه مي گويد حاصل عدم اطلاع ايشان از ايران و پاسخگويي به جو حاكم به ويژه در كنگره آمريكاست.وي كه خود از فعالان اپوزيسيون در ايام معطوف به فتنه سبز بود، اضافه كرد: به هيچ وجه نشانه فروريزي در نظام ايران را نمي بينم و آن را تحليل درستي نمي دانم.) با تشکر از انتشار اظهار نظر های افراد سرشناس و مانور بر روی آن ها می خواستیم حال که نظام جمهوری اسلامی در بهترین شرایط و موقعیت خود هست و هیچ تهدیدی برای فروریزی آن نیست سوالی کنیم، آیا کشوری که بسیار قدرتمند است و پایه های استواری دارد،از بر گزاری اعتراضات زیست محیطی باید بترسد؟ آیا تولد گرفتن برای محمد مختاری باعث به لرزه افتادن بنیان نظام می شود؟ با تشکر از پاسخ شما!
البته گاهی هم کیهان راستگوست و شروع به اعتراف می کند، این بار کیهان خبری با این تیتر داد « آماده باش سرويس هاي اطلاعاتي غرب براي مقابله با حملات سايبري ايران» از آنجایی که افرادی هوشمند در تحریریه این روزنامه وزین می نشینند عقلشان به آنجا نرسیده که این روزنامه تنها مخاطبان داخلی ندارد و در خارج هم این حرف ها خوانده می شود. به هر حال ما از آنها ممنونیم که شرایط رو برای طرح یک شکایت بین و المللی علیه ایران آماده می کنند. خالی از لطف نیست که قسمتی از این خبر رو هم بخونیم: (هفته نامه آلماني اشپيگل از حمله سنگين و البته موفق هكرهاي ايراني در فضاي مجازي به سرويس هاي جاسوسي سازمان سياي آمريكا، ام.آي6 انگليس و موساد اسرائيل خبر داد)!!!  خوب به حمدالله برادران بسیجی توانسته اند که به قویترین سازمان های جاسوسی دنیا به صورت یکجا حمله کنند و اطلاعات عظیمی هم به دست بیاورند!!
و اما در بخشی دیگر این روزنامه یادداشت اعتراضی بنده به آقای خاتمی رو که دیروز منتشر کردم رو به صورت کامل تحریف کرده و به خیال پردازی نشسته است، البته پیش از هر چیزی باید اعتراف کنم که اشتباه از بنده بوده که به یک پایگاه خبری حکومتی استناد کرده ام. بد نیست بدانید که این سیاستی جدید و حیله گرانه است که ابتدا خبری به دروغ منتشر می شود و شایعه ای را پخش می کنند تا افراد را به عکس العمل وادار کنند و از آن ها برای اهداف خود استفاده کنند. ما چیز دیگر نوشتیم و کیهان این گونه برای خود ساخت! «آقاي خاتمي رنگ عوض نكن! نظام هيچكدام از ما را نمي پذيرد»!!!! نوشته ی من کماکان موجود است و می توانید آن را با این مقایسه کنید. با این حال همان طور که قبلاً گفته بودم، هر گاه بر من محتمل شود که این خبر دروغ بوده از آقای خاتمی و تمام طرفدارانشون صمیمانه عذر خواهی می کنم، انتشار این خبر در روزنامه ی کیهان برای من مهر تأییدیست بر جعلی بودن آن. امیدوارم که از این به بعد همه ما کمی بیشتر حواسمون به توطئه های جمهوری اسلامی باشه و اجازه ندیم توسط آنها به بازی گرفته بشیم.

                                                                                                                        به امید آزادی

Friday 9 September 2011

با حمله نظامی محتمل به کشور چه کنیم؟



آیا باید از حمله ی احتمالی به کشور حمایت کنیم؟! آیا برای دست یابی به آزادی باید چنین هزینه ای داد؟!

شاید سوالی عجیبی باشد که از خود می پرسیم، اما دو عامل باعث شده که به این موضوع فکر کنیم و لازم است پاسخی برای خودمان بیابیم.
1. اولین عامل افزایش روز افزون احتمال حمله به ایران است. چندی پیش رئیس جمهور فرانسه اعلام کرد که بسیار محتمل است کشوری بخواهد برای  برنامه های هسته ای ایران حمله پیشگیرانه انجام دهد، بد نیست بدانید که در جنگ های عراق و اخیراً در جنگ لیبی همیشه آغاز کننده جنگ کشور فرانسه بوده. همچنین به تازگی گزارشی توسط رئیس سازمان ملل منتشر شد که در آن به شدت از فعالیت های هسته ای و موشکی ایران ابراز نگرانی کرد و به گفته ی خود به مدارکی جامع و معتبر در این باره دست یافته است. در ادامه ای این موج به تازگی سفیر فرانسه در سازمان ملل بار دیگر در این باره هشدار داده و اعلام خطر کرده.همچنین به تازگی کشور ترکیه موافقت کرده ک در خاکش سپر دفاع موشکی نصب شود که بی شک برای از کار انداختن موشک های بالستیک ایران به کار خواهد رفت. علاوه بر این رویداد های تازه ، عواملی هم هستند که همیشه وجود داشته اند و به این احتمال قوت می بخشند. یکی از آن ها دشمنی ایران و اسرائیل است که اگر در گذشته فقط در نماز جمعه ها به آن اشاره می شد اما به تازگی در فاز جدیدی قرار گرفته،شاید بتوان تهدیدات سرداران سپاه را جدی نگرفت اما نمی شود اعزام ناو جنگی و زیر دریای و  حضور همزامان آن با جنگ افزار های اسرائیلی را در دریا ی سرخ نادیده گرفت. همه ی این مسائل گواهی بر آن است که تنش ها بالا گرفته و آغاز جنگی در ایران نا محتمل نیست.
2. اما دومین دلیل که باعث می شود این سوال را از خود بپرسیم نگاه کردن به سرنوشت کشور های لیبی و سوریه است. دیکتاتور کشور لیبی  برای حفظ حیات خود دست به کشتار مردم به شکل عجیبی زد که باعث شد ناتو وارد عمل شود. پس از گذشت 6 ماه سر انجام به جایی رسیدیم که به زودی مخالفان قذافی به طور کامل اعلام پیروزی خواهند کرد. اما در کشوری مانند سوریه، کشتار های بسیار صورت می گیرد، اما هنوز به دلیل بعضی ملاحظات سیاسی حمایتی قاطع از مردم آن کشور صورت نگرفته است و به نظر می رسد تا زمانی که غرب موضع گیری کامل در این باره نشان ندهد، انقلاب سوریه به جایی نرسد و یا اگر هم برسد همراه با هزینه ای فراوان برای مردم آن کشور باشد.
ما اندکی از برخورد نظام حاکم بر ایران با مخالفان را  در اتفاقات سال 88 دیدیم و حال به ما محتمل گشته که اگر آن روزها همان گونه ادامه میافت، بی شک نیرو های پاسدار انقلاب ترسی نداشتند که با تانک ها به خیابان ها بیایند و مردم رو قتل عام کنند. هیچ کس از بروز جنگ برای کشورش خوشحال نمی شود اما گاهی اوقات انسان باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کند، بی شک جنگ باعث ریخته شدن خون بی گناهان و از دست رفتن سرمایه های ملی خواهد شد،اما آیا باید از جنگ خارجی برای تضعیف نیروهای سرکوب گر داخل بهره بگیریم و واز آن حمایت کنیم؟ این سوالیست که هر ایرانی باید از خود بپرسد و لازم است پاسخی برای آن بیابد...
                                   
                                                                                                            به امید آزادی 

Friday 2 September 2011

!شاهزاده هیچ نژادی برتر نیست



آقای رضا پهلوی، به جای آن که به نام و جایگاهی که اطرافیانتان برایتان متصور هستند تکیه بزنید به ادب و شخصیت و سوادی که دارید تکیه کنید.

می خواهم با شما درد و دلی کنم، من به شخص شما و شخصیت اصیل و ایرانی شما احترام می گذارم، و شما رو به عنوان یک هموطن دوست می دارم، اما با کمال احترام به هیچ عنوان به نظام سلطنتی و پادشاهی آن هم از هر نوعش اعتقادی ندارم. حتی آن نظام های پادشاهی پارلمانی که از کشور های مختلف همچون انگلیس مثال می زنید.کلاً نظام هایی که فرد محور هستند را مردود می دانم.آقای پهلوی عزیز، شاهزاده با رعیت زاده تفاوتی نمی کند، خون هیچ یک از دیگری رنگین تر نیست، باور کنید که شما نژاد برتر نیستید ، همانطور که خامنه ای نژاد برتر نیست، شما می گویید پادشاه باعث وحدت می شود، اما به راستی فرق شما با رهبری فعلی چه خواهد بود؟ به هیچ وجه قسد ندارم شما را با خامنه ای مقایسه کنم ، چون شخصیت شما قابل مقایسه با آن ملعون نیست، تنها می خواهم جایگاه ها را به چالش بکشم. با این که به نظام سلطنتی اعتقاد دارید اما همیشه از شما شنیده ام که می گویید در نهایت این مردم هستند که تصمیم خواهند گرفت، اما این حرفتان و با بعضی از اعمالتان تفاوت دارد!
شما طرف دارانی دارید که من به همه آن ها به خاطر اعتقادشون احترام می گذارم ، اما تا به حال دیده اید شما رو چگونه خطاب می کنند «اعلی حضرت همایونی شاهزاده رضا پهلوی... »؟ سوالی از شما داشتم ، به راستی این گونه بر خورد برای ما در این نظام آشنا نیست؟ آیا احترام و شخصیت هر فرد به اسم اوست؟ یعنی خامنه ای را هم که به تازگی امام می خوانندش آیا ارزشش بیشتر شده؟ شما هیچ یک از این رفتار ها وبرخورد ها را نفی نمی کنید، باور کنید که این کار ها به ضرر شماست و تنها به وجه شما آسیب می زند. تقاضایی از شما دارم، به جای آن که به نام و جایگاهی که اطرافیانتان برایتان متصور هستند تکیه بزنید به ادب و شخصیت و سوادی که دارید تکیه کنید. حرف هایمان را به حساب یک انتقاد دوستانه از یک ایرانی نسبت به هموطنش بگذارید و به امید این که به زودی بتوانید به زادگاهتون باز گردید.

                                                                                                            به امید آزادی