Tuesday, 8 November 2011

!ایستادگی در برابر باتوم ساده تر است یا موشک های جنگی؟


به جای سر دادن شعار های احساسی کلاهتان را قاضی کنید، ایستادگی در مقابل باتوم و گاز اشک آور ساده تر است یا ناو های جنگی و موشک های چند تنی؟!


"اگر به ایران حمله نظامی صورت گیرد، من ناچارم در کنار این نظام جنایت کار بایستم و از میهنم دفاع کنم!!"  از این دست اظهار نظر ها در این چند روز بسیار به گوش می رسد.  شرایط به سمت و سویی پیش می رود که روز به روز احتمال حمله به ایران به خود رنگ واقعیت می گیرد. ویرانی و کشتار مردم بی گناه، هدیه نا خواسته ی هر جنگ می باشد، بنابراین جنگ به هیچ عنوان نمی تواند برای ما مفید باشد، حال بیایید خود را به جای کشور های غربی قرار دهیم، آن ها با کشوری سر و کار دارند که مردم خود را به شدت سرکوب می کند و از حقوق بشر بویی نبرده است، با بیان طرح حکومت پارلمانی از یک دیکتاتوری پنهان به سمت یک دیکتاتوری با وجاهت قانونیست (!) و هیچ ابایی هم ندارد که بیان کند کشوری به نام اسرائیل باید نابود شود، حال اگر شما بودید با خطر دست یابی یک همچین حکومتی به سلاح اتمی چه می کردید؟! فارغ از درستی یا نادرستی این مطالب ، این واقعیتیست که اگر ملتی برای سرنوشت خود تصمیم نگیرد، دیگران وارد میدان می شوند و به نفع خود برای آن ها تصمیم گیری خواهند کرد. ایران با وجود جمهوری اسلامی در حال ویرانیست و جنگ به این ویرانی سرعت خواهد بخشید. باعث و بانی تمام این صحبت هایی که پیرامون کشورمان در جریان است و وضعیت اسفناک خود ما در داخل، این نظام است. تنها راه فرار از این جنگ و نجات میهن، بازگشت به خیابان هاست، بی شک زمانی که کشور های غربی این امر را محتمل بدانند که ممکن است فتنه ای به نام جمهوری اسلامی توسط مردم خود آن کشور از میان برود، دست نگه می دارند و به جای پرداخت هزینه ای سنگین (جنگ) به انتظار می نشینند و شاید هم در این امر مردم داخل را کمک کنند. در این روز ها ، بسیار لازم است که این مسئله را برای همه طرح کنید که ، ایستادگی در مقابل سگان ولایت با باتوم ها و گاز های اشک آورشان ساده تر است یا استادگی در مقابل ارتشی تا دندان مسلح با بمب های چند تنیشان که بر سرمان فرو می ریزند؟ جواب این سوال مشخص است، اما وقتی باقی نمانده و هر چه زود تر باید برای آن کاری کرد. باید هر چه سریع تر به اتحادی پایدار بر مبنای حقوق بشر دست یابیم و بی درنگ به خیابان ها باز گردیم، مناسبت ها برای بازگشت به خیابان ها کم نیست، هر چند ما خود مناسبتی تازه به عنوان 25 بهمن را در تقویم به یادگار گذاشته ایم و می توانیم از آن دست باز هم بیافرینیم. به اتحاد بیاندیشید و این را به یاد داشته باشید، «بی عملی ما به منزلهی نشان دادن چراغ سبز به غرب است برای آغاز جنگی سخت و ویران گر. 90/08/16  k1

                                                                                                             «به امید آزادی»

16 comments:

  1. ایده و نظر جالبی است. آن هایی که به جلوگیری از جنگ، و تکفیر حمله ی غرب می اندیشند باید بدانند در عمل راهکاری بهتر از این وجود ندارد. به جای حرف زدن و نفی جنگ به پا شده در وبلاگ ها و رسانه ها، باید به مبارزه ی عملی با روش های منطقی ادامه داد.

    ReplyDelete
  2. خدا را شکر یکی پیدا شد صحبت این یکساله اخیر ما را به زبان آورد، تنها راه برون رفت از جنگ بازگشت به خیابان و همکاری با میروهای جدا شده از بدنه نظامی کشور و بر هم زدن تعادل یکپارچه نظامی کشور است تا بتوان نظام را یا وادار به عقب نشینی به ارگان های دموکراتیک کرد و سنگر به سنگر به دموکراسی رسید که مستلزم عقلانیت نیروهای نظامی با سابقه است و در بدترین شرایط تغییر رژیم با مشارکت همگانی

    ReplyDelete
  3. bayad ba havapeyma roye hameye in khak benzin rikhto tamamesho be atish keshid.tanha rahe darmane in afat hamine.iran,o irani bayad nabod beshe.

    ReplyDelete
  4. Thanks. This write-up was like a wake up call for me who's totaly lost balance between the two approaches: war for a quick result or wait for the people furity to lit up again and free Iran but at a lower speed.

    Rose

    ReplyDelete
  5. salam doste aziz,

    man ahle khouzestan hastam, saliyani ke jang bod ro yadam hast hame dar azab bodim va har lahze be in fekr mikardim ke ye moshak mikhore vasate khonamon. vali doste azizam dige on salha gozasht ke jange rodaro bashe, indore zamone az faseleye chand hezar metri moshako daghighan be jaei ke dost daran miferestan.
    dar vahleye dovom bayad begam ke dar har do sorat che ba moshako navy be ma hamleh konand va che in mozdorha ba batomo gaze ashk avar, dar har do halat ye tedadi koshteh mishan. vali ta hala be in tavajoh kardi ke kodomesh natijash mosbat hastesh? inke har sal berizim to khiyabono ona ba aslaheo beghole shoma ba gaz ashk avar , va ma daste khali ya inke ye keshvare dige ba arteshesh ke ba artesh in mozdora barabare biyado inaro bendaze beron. man be shakhse gozineye dovom ro ghabol mikonam, va midonam ke bayad hazineh kard doste man.

    ReplyDelete
  6. Tanha rahe broon raft va nejate in mollaha hamana yek hamlehe nezami az kharej me bashad ya tablighate in ke me khahand be Iran hammleh konand. Dar in sharayet tamame mozdorane dakheli va khareji Mollaha be bahane in ke Keshvareman me khahad morede tahajom gharar begirad baraye nejate Mollaha me shetaband. Hatta agar Obama va digar keshvar ha har rooz hezar bar ghasam bekhorand ke ma ghasde hamleh be Iran ra nadareem. Mollaha as tablighe hamlehe nezami bishtar bahreh me barand ta khode hamleh. Haminke Banisadr me goyad agar hamlehe nezami shavad man hazeram kone Khamenei ra bebosam. Pas che chizi behtar as in hast baraye Mollaha dar sharayeti ke daran dar dakhel khodeshan ra jer me dahand. Mardome Iran faghat yek doshman darad anham in Mollahaye past va genayat kar hast. Har kas chizi ghair as in begoyad doshmane mardoom va Iran va ham daste in Mollahaye kaseef hast o bas.

    ReplyDelete
  7. che mozakhrafaty sare ham kardy.
    2 ta rahe hal ke yekish hamleye nezami va digary ijad ashoob hast har 2 rahkarhaye estemariye.
    enghadr ahmagh nabashid lotfan

    ReplyDelete
  8. هرچي ميخواد بشه, بشه ! کشته شيم هم مشکلي نيست ! منتها خواهيم جنگيد
    !

    ReplyDelete
  9. چند فرض و دو سوال اساسی و یک حکم در رد نظریه شما
    فرض:گیرم که غرب و ناتو و امریکا در حمله به عراق منظورش نفت عراق بوده
    فرض:گیرم که هزارن تن عراقی کشته شده باشند و اموال ملت عراق به چپاول رفته باشد و فرض: گیرم که هیچوقت دمکراسی واقعی در عراق مستقر نشود سوال: کلاه خود را قاضی کنید اگر ناتو و غرب تحریم های عراق را مجدانه اجرا نمی کردند و به صدام حمله نظامی نمی کردند هم اکنون اوضاع مردم عراق چگونه بود؟
    ایا گمان می کنید حکومت ایران از صدام بهتر است ؟
    اینجا دعوای خوب و بد نیست
    دعوای بد و بدتر است
    و به نظر من ان موتور سواربا آن لباس ترسناک هزاربار از آن ناو جنگی که مظهر تکنولوژی است بدتر است.
    در جنگ با این ناو جنگی، لااقل با دشمنی باهوش طرف خواهیم بود که قوائد بازی را می داند.
    من ترجیح می دهم با بمبی تکنولوژیک کشته شوم تا با چاقوی یکی از سگان ولایت

    ReplyDelete
  10. من حسین سام جمعی گردان عاشورا بودم در زمان جنگ زخمی زژیم فقیه سالار از طرف حداقل 20 رزمنده بسیجی اعلام میدارم اختلاف ما با این رژیم جز با سرنگونی این رژیم و برگشت ازادی به کشور ادامه دارد ولی اگر تیری از ان سوی مرزها بسوی مام وطن انداخته بشه دوباره گردان اریوبرزن را بر پا میکنیم و سلاح بدست میگیریم در کنار مردم از کیان خود دفاع میکنیم واینبار بجای گردان عاشورا گردان اریوبرزن گردان گوروش گردان بابک بپا میکنیم اینجوری شرف ما پا بر جاست و اگر بمیریم با شرافت مرده یم

    ReplyDelete
  11. حالا من یه سوالی از جنابعالی دارم:
    به نظر شما تحمل ذلت رفتن به کهریزک و شکنجه شدن و تجاوز و تحمل شیشه نوشابه ساده تره یا کشته شدن با موشکهای آمریکایی؟

    ReplyDelete
  12. کاملا با شما موافقم. نه تنها جنگ راه حل نیست بلکه به احتمال زیاد بخش بزرگی از مشکل خواهد بود. مگر نه آنکه بعضی در زمان تهاجم رژیم بعثی همین تفکرات را در می پروراندند؟ نتیجه اش چه شد؟
    خود ما باید مشکل خود را حل کنیم و بدانیم هیچ امداد غیبی مطلوبی وجود ندارد.

    در جواب به دوست بالایی هم بگویم که هیچ کدام ساده تر نیست ولی در صورتی که دیگری به ایران تجاوز کند باید انتظار آرامش را برای سالها از سر بیرون آورد.

    ReplyDelete
  13. wa khahid did ba in hame afkar motewafet jangh shroee kahad shod wa iran wiran

    ReplyDelete
  14. شما مثل اینکه با واقعیت های موجود در ایران آشنانیستی و خودمون رو نمی شناسی..ما اگر عرضه داشتیم، بعد اون همه کشته که تو خیابون دادیم، عقب نمی کشیدیم، بعد 19 تا اعلامیه که تو همش صحبت از امام راحل و برگشت به قانون اساسی "جمهوری اسلامی" بود، تکلیف خودمون رو با طرفداران بقای حکومت و پوست اندازی مکارانه اش روشن می کردیم....وقتی جنم تغییر رو نداریم، باس بنشینیم، دیگران بیان تکلیفمون رو روشن کنن...اکثریت ملت ایران، یک مشت آدم عقب افتاده و دون فرهنگ هستند که فقط در توهم فرهنگ و اصالت خودشون، خواب می بینن که استحقاق دموگراسی و آزادی رو دارند...جنگ که هیچی، یه زلزله کوچیک اتفاق بیفته تو هر جای این کشور، ملت، همدیگر ور جر می دن و هر چی مغازه و بانک و اموال شخصی و خانواده ها هست رو غارت می کنن...نکردن؟ جدن بشین فکر کن، ما لیاقت دوموکراسی و بهره مندی از کشوری آزاد و سکولار رو داریم یا نه...ما همه ی روابط خانوادگی و اجتماعی مون بر پایه دروغ و ریا و زیرآبزنی بنا شده...فاجعه هستیم ما؛ بعد شما دم از کسب آزادی بدست خودمون می زنی... زکی...

    ReplyDelete
  15. چقدر بزدل و ترسو!
    اوج ذلت و وطن فروشی خودشو نویسنده نشون داد

    ReplyDelete
  16. بزدل و ترسو؟! کاش دلایلتون هم بیان می کردید- آیا واقعاً بازگشت به خیابان ها و تلاش برای سرنگونی به دست خودمان، این ذلت است؟!

    ReplyDelete